دیدبان بصیرت

دیدبان بصیرت

در این وبلاگ عملکرد بسیج را ارائه می دهیم

تبلیغات
مستضعفین تی وی

Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
بی سیم چی ها

موسیقی و شیطان پرستان

چهارشنبه, ۹ مهر ۱۳۹۳، ۰۴:۲۶ ب.ظ
موسیقی و شیطان پرستان [3]

 هفت. آشنایی با متالیکا (1) در 28 اکتبر سال 1981 م « لارس اولریک » (2) نوازنده ی درام با انتشار یک آگهی فراخوان تشکیل یک گروه « هوی متال » (3) را اعلام و پس از مدتی موفق می شود افراد مختلفی را جذب کند. آن گروه، اسم خودمانی متالیکا به معنا « یورش متال جوان » را برای خود برگزید و شروع به اجرای برنامه در منطقه ی لس آنجلس کرد و در قالب کنسرت، قطعاتی را اجرا می کردند.

فعالیت این گروه مانند سایر گروه های هوی متال به صورت غیر قانونی و زیرزمینی در ظاهر؛ و در باطن با حمایت سازمان های جاسوسی ایالات متحده امریکا با شعارهای اجتماعی و اعتراضی، ادامه و گسترش یافت. آن ها سرانجام مجموعه آهنگی را به نام « نبود زندگی تا چرم » (4) ضبط کردند. این آلبوم، توجه مردم را به جمعیت زیرزمینی متال برانگیخت و علاقه مندانی خصوصاً در سان فرانسیسکو و نیویورک یافت. متالیکا دو برنامه در سان فرانسیسکو نیز اجرا کرد. آلبوم اول متالیکا « همه شان را بکش » (5) در اواخر 1983 م انتشار یافت. بعد از انتشار چند آلبوم دیگر، گروه در سال 1991 م آلبومی با عنوان « آلبوم سیاه » (6) منتشر کرد. آلبوم سیاه به سرعت در تمامی جهان تکثیر و حائز رتبه ی اول شد و هفته ها در صدر ماند.
متالیکا در حقیقت ضد ارزش هایی را ارائه می کند که شامل « بازگشت به تاریکی » (7) است. هم چنین گفتنی است متالیکا از هم جنس گرایی نیز دفاع می کند. متالیکا آلبومی را در سالروز مرگ « فردی مرکوری » (8) منتشر کرد. برخی آمارها از این امر حکایت دارد که تاکنون بیش از ده میلیون و دویست هزار کپی از آلبوم های این گروه به فروش رسیده است.
موسیقی متال دارای زیر سبک هایی مانند « هوی متال »، « دث متال » (9) « ترش متال »، (10) « بِلَک متال » (11) و... است. (12) در میان آن ها هیچ سبکی از جهت خشونت، مطالب کفرآمیز، اشعار موهن و... به پای بلک متال نمی رسد.
در انواع این سبک ها، ویژگی های ذیل دیده می شود:
استفاده ی گسترده از صدای زنان، شبیه سازی روح؛ صداهای شدید آسمانی؛ دراماتیک و غمنکاک بودن؛ تِم های عاشقانه؛ مسائل مربوط به مرگ و پس از مرگ؛ استفاده از داستان های کهن اروپایی مانند خون آشام ها، اژدها و غیره؛ اشعاری با معانی به ظاهر عمیق؛ گیتار پرخاش گر؛ گیتار سرعتی؛ گیتار تکنیکی؛ جوی سنگین؛ اعتراض آمیز بودن؛ استفاده از چهره های مستهجن؛ نمادگرایی؛ دفاع از حقوق بشر؛ اثرگذاری روحی و روانی قوی در شنونده؛ بر حَذَر بودن از دنیای سیاست در ظاهر اشعار.

استفاده ی گسترده از صدای زنان، شبیه سازی روح؛ صداهای شدید آسمانی؛ دراماتیک و غمنکاک بودن؛ تِم های عاشقانه؛ مسائل مربوط به مرگ و پس از مرگ؛ استفاده از داستان های کهن اروپایی مانند خون آشام ها، اژدها و غیره؛ اشعاری با معانی به ظاهر عمیق؛ گیتار پرخاش گر؛ گیتار سرعتی؛ گیتار تکنیکی؛ جوی سنگین؛ اعتراض آمیز بودن؛ استفاده از چهره های مستهجن؛ نمادگرایی؛ دفاع از حقوق بشر؛ اثرگذاری روحی و روانی قوی در شنونده؛ بر حَذَر بودن از دنیای سیاست در ظاهر اشعار.
موسیقی بِلَک متال در دنیا بزرگ ترین پایگاه تبلیغاتی شیطان پرستی است؛ به حدی که حتی جادوگری و کلیسای شیطان نیز به پای آن نمی رسند؛ از این رو نکاتی کوتاه در این باره می آید.

هشت، بِلَک متال

بِلَک متال در نروژ از زمانی پدید آمد که نئووایکینگ های نروژ در جست و جوی راه و وسیله ای برای نابود کردن مسیحیت در نروژ و بعد در تمام دنیا بودند آنان در این راه انسان های بسیاری را کشتند و کلیساهای زیادی را آتش زدند و بنابر عقیده ای که داشتند. بلک متال را تا نهایت نواختند تا شاید « الهه ی تاریک » بازگردد.
در یکی از خانه های مرکز این شهر و در اتاق شش ضلعی آن، گروه « مِیهم » (13) به عنوان اولین گروه بلک متال نروژ شکل گرفت. در این اتاق، فرش های بسیار کثیف در زیر پا، صلیب های شکسته ی نازی (14) بالای سر به همراه صلیب های برعکس و شمشیر وایکینگ ها که به در و دیوار آویزان شده، دیده می شد.
« هِل هَمِر » (15) می گوید:
« وقتی برای خرید به مغازه ای می رفتیم، پیرزن ها به محض دیدن ما فرار می کردند و به نوه ها و بچه هایشان می گفتند: این جا محل زندگی شیطان است ».
این گروه، یک روز مشغول تمرین و کار بود که « دِید » (16) خواننده ی گروه، مغز خود را با شات گان (17) متلاشی کرد و اعضای گروه جنازه ی او را همان گونه در حیاط خانه رها کردند تا خوراک پرندگان شود.
همر می گوید:
« این کار دِید مرا متعجب نکرد؛ چون او واقعاً دیوانه بود و همیشه هم از قلعه های عجیب نروژ صحبت می کرد. »
جمله بندی و عبارت پردازی بلند، موزون و دارای آهنگ هم چنین پژواک و انعکاس لرزش صدا، اغلب از میان قطعات آهنگ همانند سیلی خروشان، از ویژگی های سبک بلک متال است. این گروه از نظر عقاید بیش تر به « اگزیستانسیالیسم » (18) گرایش دارد، در آهنگ ها از مضامین « نهیلیسم » (19) و قهرمانان جدا از جامعه بسیار بهره می برد و با تعصب بر اعتقادات خود پافشاری می کند.
در ادامه، قسمتی از نوشته ی وبلاگ (20) یکی از طرفداران متالیکا در ایران، نقل می شود:
« در این پُست به عنوان حس ختام کار این وبلاگ در سال لعنتی و کثیف 83 تصمیم گرفتم در مورد یکی از بزرگ ترین اسطوره های تاریخ بلک متال و به قولی بهترین خواننده ی تاریخ بلک متال مطلب بنویسم. بله DEAD خواننده ی اسبق Mayhem، دلیل من برای نوشتن این پست شناساندن هر چند ناکافی این شخصیت بزرگ بلک متال به دیگران بود.
Dead همواره شخصیتی بوده که در عین تأثیر غیرقابل انکار و فوق العاده اش بر بلک متال، در موارد بسیار کمی از او یاد شده است و یکی از علل نوشتن این پست، ادای دینی است که نه تنها ما، بلکه تمامی ژانر بلک متال به این مرد بزرگ دارند. صرف نظر از این که این فرد برای شخص من جدا از بقیه ی افراد است و به طرز عجیبی بین افکار پوچ گرایانه او و خودم نزدیکی بسیاری احساس می کنم. همواره آرزو می کنم سرنوشت من نیز مانند او باشد. هر چند که بعید می دانم جرأت انجام کار بزرگی را که او کرد داشته باشم.
به نام Dead، همو که راه رهایی ابدی را یافت... »
این فرد بعد از آن، به بیان زندگی نامه و شخصیت او می پردازد و می نویسد:
« ....می گویند که حتی از زمان کودکی نیز به فکر خودکشی بود... او در روی صحنه روح خودش را عرضه می کرد. میک آپ (21) صورتش مانند بیماران جذامی بود. گاهی اوقات لباس مردگانی را می پوشید که توسط دوستش که در اطاق نگه داری اجساد کار می کرد، برایش آورده می شد. یک بار سرخوکی را که جلوی یک مغازه قصابی آویزان بود، تکه تکه کرد و در یکی از کنسرت ها آن را بر روی هواداران ریخت. (22)
او در کنسرت ها به خودزنی شهرت داشت.... در سال 90 شکمش را با شیشه شکسته ای برید؛ به طوری که وقتی کنسرت تمام شد. او را در حالت نیمه اغما به فوریت های پزشکی رساندند... از گربه ها متنفر بود و سعی می کرد آن ها را با چاقو بکشد. او و اورانیموس (23) شب ها با چاقو در خیابان به دنبال شکار گربه ها و پرندگان بودند. »
هم چنین در ادامه می نویسد:
« من از عید و مراسم مسخره و کلیشه ای آن متنفرم و به همین دلیل به هیچ کدام از شما سال نو را تبریک نمی گویم؛ چون می دانم و مطمئنم این سال نیز مانند سال گذشته و سال های قبل تر پر از کثافت و نفرت و اندوه است. اندوه از زنده ماندن اجباری، اندوه از این که چرا نمی توانم مانند Dead خود را رها سازم.
سعی نکنید به زور زندگی را برای خودتان زیبا جلوه دهید و با مراسم مضحکی مثل تحویل سال نو به خود تلقین کنید که زندگی زیباست. نه ! زندگی همان قدر زشت و پلید است که امثال Dead می دیدند و ما می خواهیم به زور با گذاشتن نقاب بر روی چهره، خودمان را خندان نشان دهیم. همان نقاب دروغینی که تئاتری به نام زندگی بر چهره ی بازیگران خود که ما باشیم می گذارد و هر کس که بخواهد ماسک خودش را از چهره بردارد، آن گاه است که باید صحنه ی تئاتر را ترک گوید و از صحنه ی تئاتر زندگی محو شود. در این تئاتر، هیچ نقشی را خود بازیگران انتخاب نخواهند کرد و این عروسک گردان زندگی است که می گوید چه کسی باید بخندد، چه کسی باید بگرید! » (24)
نویسنده ی این وبلاگ در یکی از پست هایش شعری از متالیکا می آورد که قسمتی از آن می آید.
« سرود شیطان
با لشکر ویرانی جمع شده ایم. چه کسی در زیر پرچم مرگ می راند
مرگ دیگر تحمل نمی کند. اکنون زمان جنگ نفرت است
در چشمان ما خشم، نفرت و طغیان را خواهی دید
صدای قهقهه ی شیطان در این میدان جنگ و این شب سرد
شیاطین بال هایشان را می گسترانند و با فریاد می گویند: ما در این جنگ پیروز می شویم
... بال فرشتگان می شکند
بال هایشان در خون خیس می شود
ارباب بادهای تاریک
صورت بُز را می سازم
سرودی کفرآمیز، ارواح را هدایت می کند
... لوسیفر
رازهای تقدیس شده را به من نشان بده
سرچشمه های مخفی دانش بی پایان
که سکونت می کند در مغاک
عظمت شیاطین
حرف های من، این دنیا را به آتش خواهد کشید
بر من درود فرستید ».
به طور قطع با نگاهی به متن های بالا، می توان بخشی از مهم ترین عقاید شیطان پرستان را کشف کرد. این متن به خوبی نشان گر تأثیر منفی و مخرب این نوع موسیقی و شیطان پرستی بر روی افراد جامعه است. ناگفته نماند همانند این نمونه، بسیار در وبلاگ های اینترنتی یافت می شود.

ادامه دارد...

پی نوشت ها :

1. هتفیلد، جیمز، رقص شیطان، صص 303- 309.
2. Lars Ulrich
3. Haevy Metal، زیرگونه ای از موسیقی راک است که به عنوان یک سبک موسیقی در دهه ی 1970 م پا به عرصه گذاشت. این سبک با الهام از گروه های خاص راک همراه با آمیزه ای از صداهای حجیم خشن و تقویت شده، گیتار الکتریک و ضرب آهنگ های قوی، مطرح شد.
4. No Life 'til Leather
5. Kill'em All
6. Metallica (Black Album)
7. محور اصلی تفکرات شیطان پرستان که شامل: بی رحمی و تجاوزات جنسی، فحاشی، هجوم و حمله به جامعه و فرهنگ عمومی است.
8. فِرِدی مِرکوری (Ferdie Mercurie) یا فرخ بُلسا را خواننده ی اصلی گروه راک کوئین (Queen) بود. وی در زنگبار افریقا متولد شد و در 45 سالگی در لندن مرد. او از هم جنس بازان معروف انگلستان است.
9. Death Metal
10. Trash Metal
11. Black Metal
12. ر.ک: کریمی، حمید، جهان تاریک، ص 132- 136.
13. Mayhem.
14. نازیسم (Nazism) به عنوان یک مفهوم تاریخی، نوعی نظام حکومتی دیکتاتوری سرمایه داری است. این اصطلاح، بارها در ارتباط با دیکتاتوری آلمان نازی از سال 1933- 1945 م (رایش سوم) استفاده شده است. حزب ملی کارگران سوسیالیست آلمان (ان. اس. دی. ای. پی. یا حزب نازی) و به وسیله ی هیتلر، این تفکر را مطرح کرد. طرفداران نازیسم نظریه ی برتری « نژاد آریایی » و ملت آلمان را نسبت به سایر نژادها و ملل مطرح کردند. نازیسم در آلمان امروزی، غیرقانونی است؛ اگر چه بقایا و احیاکنندگان نازیسم مشهور به نئونازی، در آلمان و خارج از آن مشغول فعالیت هستند.
15. Hell Hammer. در حال حاضر تنها عضو باقی مانده از ترکیب تشکیل دهنده گروه است. وی اولین کسی بود که لباس خاصی برای بلک متال مُد کرد: چکمه های بلند، لباس جین، ژاکت های چرمی سیاه به همراه پنتاگرامی که به گردن بندی که از استخوان جمجمه Dead ساخته شده بود.
16. Dead. یکی از معروف ترین خوانندگان بلک متال و خواننده ی معروف گروه میهم است.
17. شات گان (Shut Gun) یا تفنگ ساچمه زنی یا پنج تیرپران که فشنگ های آن پشت سر هم و در خشاب لوله ای شکلی در زیر لوله واقع شده است.
18. Existentialism. جریانی فلسفی و ادبی است که پایه ی آن بر آزادی فردی، مسئولیت و نیز عینیت گرایی است. از دیدگاه اگزیستانسیالیستی، هر انسان، وجودی یگانه است و خود روشن کننده ی سرنوشت خویش است.
19. نهیلیسم (Nihilism) یا پوچ گرایی (برگرفته از nihil لاتین به معنای هیچ) یک فلسفه ی شک گرا است که در قرن 19 روسیه و در اوایل دوران حکومت الکساندر دوم به وجود آمد و گسترش یافت. اولین بار ایوان تورگینف این واژه را از طریق شخصیت بازاروفِ نیهلیست در رمان مشهور پدران و پسران ترویج داد.
20. این وبلاگ با نام « شیطان پرستان (black metal) » در منابع آمده است. متن نقل شده بدون تغییر می آید.
21. Make Up، آرایش صورت که برای اجرای کنسرت انجام می شود، هم چنان که در عکس وی دیده می شود.
22. این اتفاق، رسمی شد که بعد از او در کنسرت های گروه هایی مثل خود Mayhem و هم چنین Dark Funeral تکرار شد.
23. Euronymous یکی از دوستان دِید که ادعا می شود، مغز او را بعد از خودکشی پخته و خورده است.
24. این جمله های پایانی
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۷/۰۹
افسرجنگ نرم

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
مستضعفین تی وی

دایـــرکتوری افـــسران ارزشـــی